همشهری آنلاین- لیلا شریف: چمدان کوچکش را که میبندد، انگار تمام رؤیاهایش را در آن جا میدهد. نه او میداند چرا باید دوباره به بهزیستی برگردد و نه کسی برایش توضیح میدهد چرا خانوادهای که قول همیشگی بودن داده بود، حالا از «همیشه» فقط چندماه را به یاد میآورد. او یکی از دهها کودکی است که قربانی تصمیمهای عجولانه و ناپختگی بزرگترهایی میشود که مسئولیت والد بودن را سبکتر از وزن واقعیاش تصور کردهاند.
این کودکان که روزگاری با پیگیری زنان و مردان و با دلی خوش راهی جمع گرم خانواده شده بودند، هرکدام بنا بر دلایلی مجبور شدهاند بحران فسخ فرزندخواندگی و بدعهدی خانوادههای غیرزیستی را تجربه کنند.
ماجرا چه بود؟
داستان بازگرداندن فرزندخواندهها جای چندانی در آمار و ارقام ندارد و معمولا در میان آمارهای فرزندخواندگی به این موضوع - که میتواند سرنوشت کودکان بیسرپرست را دگرگون کند - توجه چندانی نمیشود.
خردهروایتهایی که اینروزها تحت عنوان روایت کارشناس بهزیستی و شاهد عینی در شبکه اجتماعی ایکس(توییتر) ترند شدهاست، هرکدام نگاه نادرست خانوادهها را به فرزندخوانده عیان میکنند. اگرچه نباید از این نکته غافل ماند که چنین رفتارهایی جای چندانی در میان خانوادههای ایرانی ندارد، اما نمیتوان از واقعیت چشمپوشی کرد. در روایت یک مشاور بهزیستی که در توییتر منتشر شد، آمدهاست: «زن و مردی بعد از چند هفته کودک را به دفتر شعبه خانواده بهزیستی آوردهاند و میگویند ما این بچه را نمیخواهیم، خیلی شیطان است.»
قانون دست سرپرستها را باز گذاشته است
فسخ حکم سرپرستی کودک بدون شک آسیبهای بسیاری به فرزندخوانده وارد میکند و از سوی دیگر هم میتواند خانوادهها را با چالشهای گوناگون روبهرو کند؛ اما «نگاه قانون به این موضوع چیست؟»؛ سؤالی که مونیکا نادی، وکیل و فعال حقوق کودکان در مورد آن اینگونه توضیح داده بود: «حکم فسخ فرزندخواندگی میتواند آسیب زیادی به کودک وارد کند، بهویژه که فسخ سرپرستی شرایط خاصی هم ندارد و قانون دست سرپرستان را باز گذاشته تا هروقت که نتوانند سوءرفتار کودک یا نوجوان را تحمل کنند، درخواست فسخ بدهند.»
او افزود:«متأسفانه آمار پایینی هم در این زمینه در دادگاهها وجود ندارد. خیلی وقتها وقتی با این والدین صحبت میکنیم، میگویند دیگر نمیتوانیم، دیگر تحمل نداریم. این یک ایراد است. در خیلی از کشورها که فسخ سرپرستی ممکن است، در سیستمهای حقوقی بحثهای تعهدات مالی بلااثر نمیشود و بعد از فسخ نیز همچنان باقی میماند. اما در کشور ما متأسفانه در این شرایط خیلی از تعهدات مالی از بین خواهد رفت؛ برای همین برخی از خانوادهها بهخودشان اجازه میدهند که سرپرستی را فسخ کنند و بگویند ضرری متوجهشان نخواهد بود. برگشت کودک و فسخ سرپرستی میتواند آسیبهای بیشتری برای کودک به همراه داشته باشد. متأسفانه شاهد این اتفاق هستیم که عمدتا هم بهدلیل ناسازگاریهایی است که بچهها بهطور معمول در دوران بلوغ تجربه میکنند.»